دیر بازی است که
من آمده ام
از درونِ غم و درد
تا باور ِ دل
دیر بازی است شکفتم از نو
مثل یک غنچه ی سرخ
حال
من آمده ام...
باید بود،باید ساخت
باید داشت
قلبِ سلیم
گرچه من نفهمیده ام هنوز
به کجا باید رفت
لکن
می شود از غم و رنج
به درون دل خود
رفت
و
خدا را
یافت کرد...
سال اول دبیرستان
زنگ ریاضی(خانم
حقانی)
1385-6